سلام مجدد ._.
خب من کسیم ک زندگیم ب آهنگ خیلی وابستس و تقریبا بدون هرچی بتونم زندگی کنم بدون آهنگ نمیتونم :|
ب همین دلیل هم خیلی اتفاقات برامون تو مواقع مختلفی پیش اومده -.-
شماره 1:
عکس العمل های خانواده :||||
من عادت دارم آهنگ ک میذارم یا باید جلو آینه بخونم
یا اینکه همش حرکات عجیب غریب میزنم :///
این یکی انقد پیش اومده ک دیگه ی روز از این اتفاقا نیفته روز من تموم نمیشه :|
وای ب حال روزی ک آهنگ جدید دان کنم =////
الان ک داداشم خیلی نمیاد خونمون ما میریم خونشون :/
ولی تا قبل ها وقتی میومد تو اتاقم پشیمون میشد با این قیافه " ๏_____๏ " خارج میشد :/
بعد میومد بعضی وقتا گوش میاد میدید من راک گوش میدم و اون وحشی بازیا رو در میارم :|||
پس طبیعیه :///
در نتیجه موقع کنکورش اصن هر لحظه آماده بود من بیام تو اتاقش ی حرکتی درارم برگرم تو تختم دراز بکشم :/
شماره 2:
رقص عن موقع :|
این خدا رو شکر فقط ی دفه خطری بوده دفعات بعد خسارت نزده :|
و الا منو داداشم وقتی آهنگ برامون بذارن
. تا حدی میریم ک یکی ندونه میگه ما مست کردیم :////
خدا نکنه آهنگ رپ برامون بذارن -.-
ی دفه آهنگ کوردی تو شبکه استانیمون پخش شد
داداشمم اون روز خیلی خوشحال بود :|
یا حدقل میخواست ب خودش انرژی مثبت وارد کنه :/
دیدم اومد دستم رو گرفت شروع کردیم ب رقص کوردی :|| (من ب شدت از این رقص بدم میاد :|)
منم همراهی کردم :/ اما کم کم آهنگ شور گرفتش و دیدم داداشم داره پرواز میکنه =|
لا آهنگ بالا میپرید پایین میومد :/
منم ترسیدم دستش رو ول کردم و ازش فاصله گرفتم و حواسم نبود چیزی پشتمه :/
پاهای اونم از مال من دراز تر =//// !!!
دیدم الان میزنه بم رفتم عقب تر یهو خوردم ب ی چیزی !!!
نگو میزه =|||| !!!!
روم رو برگردوندم و اونم دوید ک میز رو بگیره
پایه میز رو گرفتیم ک نیفته !
شیشش افتاد شکست :|||||
ینی میزه خودش میفتاد چیزی بش نمیومد :////
اصن انگار باید می افتاد :|
منو اونم شروع کردیم دعوا و داد و بیداد :/
تو کل عمرمون ی دفه ب هم حمله نکردیما -.-
مامانم بیچارم بیرون بود اومد خونه ی دست حسابی از دست ما خودشو ما و زمین و آسمون رو نفرین کرد :/
بعد گفت فدا سرتون فقط جمش کنید دعا میکنم همه نفرینام از بین برن :///
شماره 3:
حمام و فِیک جن :|||
لحنتی امیدوارم دیگه همچین اتفاقی نیفته دیگه -.-
ی دفه بود (آیومی فک کنم یادش باشه اینو براش گفتم اونم حسابی ترسید :|)
داداشم رفته بود حموم ک حوله ـش رو بیاره بیرون :/ (ن نبود -.-)
ولی برق حموم خاموش بود و برق اتاق روشن :|
حدود 5 دیقه هم هیچ اثری از داداشم نبود :/
پس رفتم تو اتاق ک ببینم اونجاس یا نه :/
نبید :|
اتاق منم کنار اتاق داداشمه
خواستم برم تو اتاقم و برقش رو روشن کنم
ک یهو از گوشه چشم رو شیشه حموم یهویی ی چیزی دیدم !!!
یهو یکی روی اون و حوله سفیدی ک اونجا آویزون بود پنجه انداخت !!!!!
منم وحشت کردم آهنگ و ماهنگ و ویس و همه رو قط کردم وحشت زده عقب عقب رفتم خوردم ب دری ک ب بیرون راه داشت
ینی تا حد مرگ ترسیده بودم !!!!!
رنگ پریده بود و بدنم یخ زده بود !!!!!
داداشم با قیافه ای پوکر اومد بیرون و چشش ب من افتاد ک با اون قیافه داشتم فحشش میدادم :|
حسابی بم خندید و گفت ترسیدی :/
بعد یهو دید زدم زیر گریه اومد بغلم کرد و حسابی عذرخواهی کرد :/
خدارو شکر آهنگ راک گوش نمیدادم این موقع -.-
شماره 4:
آهنگ گوش دادن داداشم و فیک جن شماره 2 :|
این یکی برا داداشم اتفاق افتاد :|
مای برادر ایز وری سکر آف جن :| (داداشم خیلی از جن میترسه :|)
بعد ی دفه ک من از سر گشادی و اذیت شدن چشام چراغ خواب قرمزم رو روشن کرده بودم (لعنتی آخه چراغ خواب قرمززززززززززززززززز -______- ؟؟؟؟ آدم بیشتر با این کابوس میبینه روشنش بذاره -______-)
و نماز خوندم
قضا شده بود و ساعت 1 شب بود :|
نمازم ک تموم شد روم رو برگردوندم و ب پله ها خیره شدم و تو فکر فرو رفتم :/
همون لحظه داداشم اومد بالا در حالی ک هدفون گوشش بود و داشت با شور کلش رو ت میداد :|||||
ی ثانیه کلش رو آورد بالا و ب من نگا کرد و دیدم اینطور شد دوباره " ๏_____๏ "
بعد دیدم گفت اعوز ب ال. بسم ال. XDDDD
منم ک تا اون موقع تو فکر بودم و با صدای داداشم ب خودم اومد شروع کردم ب قهقهه زدن XDDDDD
بیچاره گفت فک کردم تو خوابی و اون زنه با اون موهای برق گرفتش ی جنه XDDDDD
تازه چادر هم دورت بود و بازتاب نور قرمز تو چشات چشماتو قرمز کرده بود من دیگه واقعا باور کردم XDDDDDDDD
بعد منم تا صب همش ب این موضوع میخندیدم و اصنم خوابم نمیبرد XDDDDDD
شماره 5:
ویولن تازه وارد :|||
اون اوایل ک تازه ویولنم رو خریده بودم
داداشم و بابام همش میومدن از خودشون میخواستن آهنگ بزنن :||||
بعد ب هر روشی میزدن ب غیر روش اصلی ای ک با ویولن میزنن :||||||
ب عنوان پیانو و گیتار و کمانچه و از اون ویولن بزرگا استفاده میشد :////
ب غیر طور اصلی ای ک باید باش میزدی ://////
منم همش نگران بودن انگشتای بزرگ اینا لای سیم ها گیر نکنه بزنن ویولنی ک من 4 سال منتظرش بودم رو جر بدن :////
بعد بابام همش جای اشتباه رو میزد و میگفت:
" این چرا همش صدای گوش خراش میده >://// این خرابه دیدی بت گفتم باید اون یکی ارزون تره رو بگیری گولمون زدن ! >://// "
دیگه تا مدت ها من فقط پوکر مینگریستم و از ترس جان ویولن عزیزم دس بش نمیزدم :/
میدونم این دفه مسخره بود -.-
ولی بازم سعیم رو کردم ک جالب شه '-'
کسی ک پیشنهادی نمیده باید خودم انقد ب مغزم فشار بیارم ک ب قول ایزی بگوزه -.-
جانه :/
متن آهنگ light & shadow (جایزه ریون)
یه آهنگ دیگه از لیگ آف لجندز *0000000000000000000000*
KDA - بازم آهنگی از لیگ آف لجندز *^*
ترجمه و متن آهنگ here (درخواستی)
برنامه عجایب هفتگانه آری :| (من شناسی) این قسمت: ماجرا های جوگیری سر آهنگ :||||
ک ,رو ,ب ,آهنگ ,تو ,ی ,بود و ,ی دفه ,میز رو ,با اون ,و ب